فرهنگ ایرانی عزیزتر از فرهنگ رمضان است

برای من فرهنگ ایرانی از همه چیز عزیزتر است. البته نواقص هم دارد و جای انکار آن نیست اما در تمام فرهنگ ها حتی فرهنگ های دینی نیز نقص و ایراد دیده میشود. نمی خواهم موضع گیری مذهبی کنم چون اعتقادکی دارم و به لطف خدا میتوانم روزه بگیرم و فرایض دینی ام را انجام بدهم ولی بیشتر از اینکه به دینم تاکیید کنم همیشه به ملیتم تاکیید کردم و میکنم. اما چیزی که باعث رنجش خاطرم در این روزهای اولیه ماه رمضان شد این بود که کاروان های شادی رو در خیابان ها میدیدم که فرا رسیدن رمضان را با شیپورزدن جشن میگرفتند حتی دست به خلق شخصیتی مانند عمو نوروز زده بودند که به همه شادباش میگفت اما در نوروز بیشترین چیزی که نسیب ما مردم میشود مردانی هستند که از سر نیاز خود را به شکل حاجی فیروز درمی آورند و کارشان نیز قابل احترام است چون لااقل این فرهنگ باارزش ایرانی را زنده نگه داشته اند هرچند که حکومت آشکارا قصد سرکوبش را دارد.

دو روز اول رمضان است و هر شب در آسمان فشفشه بازی و موشک های نورانی دیده میشود اما در سال تحویل تلویزیون باید یک آخوندی را نشان بدهد که از اسلام میگوید و حرفهایش هم هیچ ربطی به نوروز ندارد.

شاید رمز شادابی بیشتر در نوروز این باشد که خود مردم برگزارش میکنند و به نوعی تقابل با حکومت است پریدن از روی آتش را که حرام اعلام کردند سیزده به در را که نامش را تغییر دادند و عید دیدنی های مردم را به بازی های کودکانه تشبیه میکنند اما باز مردم سفره هفت سین به آن زیبایی را میاندازند که نه تنها در اسلام بلکه در هیچ دین دیگری به غیر از زرتشت همانند ندارد.

 قضیه برای رمضان متفاوت هست مردم بیشتر به بعد معنوی آن نگاه میکنند اما حکومت سعی در القا کردن آن به عنوان یک سنت اجباری دارد ولی غروب ها در چهره مردم فقط خستگی دیده می شود. این بی میلی بیشتر به دلیل تحمیل حکومت است تا اینکه بگوییم مردم از دین زده شده اند.

اجباری که با قطع کردن آبسردکن ها ممنوعیت کار اغذیه فروشی ها و به قول خودشان مبارزه با روزه خواری و ... کاملا گواه آن است. آیا در سالهای گذشته که رمضان هم در دست مردم بود شور و نشاطی بیشتری بر جامعه حاکم نبود؟
 این دخالت حکومت به جای نزدیک کردن مردم به دین مردم را از آن گریزان میکند و نتیجه عکس خواهد بود. در زمان خلافت حضرت علی هم شاهد این اجبارها نبودیم نه تنها در زمینه روزه گرفتم بلکه در زمینه حجاب و خیلی مسایل دیگری که در این حکومت به نام اسلام اجباری شده است.
این دخالت حکومت نه پشتوانه مذهبی دارد نه پشتوانه عقلانی فقط زاده ذهن های بیمار مصباح یزدی و خامنه ای و جنتی و امثالهم هست.