۱۳۹۰ مهر ۲۵, دوشنبه

کاوه روزگار


1.

صدای او جلسه را برهم زد. فریاد کنان وارد مجلس شد. همه بزرگان خیره به او می نگریستند، بزرگانی که فقط در مقام بزرگ بودند و کوچکتر از آن بودند تا در مقابل دروغ ضحاک قد علم کنند.

کوچکانی که تا به امروز اوضاع را فقط نگریسته بودند و با سکوت خود، آرامشی برای چهاردیواریشان بدست آورده بودند.

کاوه که بر سر میکوفت رو به ضحاک کرد و گفت : اگر تو سلطان هفت کشوری چرا ستم تو فقط گریبان مرا گرفته؟ 18 پسر داشتم که تنها یکی از آنها برای من باقی مانده، همه خوراک مارهای دوش تو شده اند و آخری را نیز میخواهی از من بگیری.

ضحاک بر خود لرزید و دستور داد که فرزند کاوه را بیاورند، آنگاه از او خواست نامه ای که گواه بر عدالت ضحاک بود و بزرگان امضا کرده بودند را امضا کنند.

کاوه که فرزند خود را بازگرفته بود رو به بزرگان کرد و گفت: تمامی شما اهل جهنم هستید که گواه بر عدالت ستمگر ترین پادشاهان میدهید و نامه را پاره کرد.

از کاخ بیرون آمد، چرمینه آهنگریش را بر سر نیزه زد و فریدون را فرخواند، سپاهی تشکیل داد و ضحاک را سرنگون کرد.

2.

صدای او جلسه را برهم زد. ناله کنان وارد مجلس شد. همه بزرگان خیره به او مینگریستند.

کاوه رو به ضحاک کرد و از او آخرین فرزند خویش را طلب کرد، ضحاک نیز خواسته اش را پذیرفت و دستور داد فرزندش را به او بازگردانند.

کاوه از ضحاک تشکر کرد و نامه گواه بر عدالت او را امضا کرد و از کاخ به بیرون آمد.

مردم به او نگریستند و زیر لب گفتند: شرم بر او که با باز پس گرفتن فرزندش، تمامی ظلمهای ضحاک را فراموش کرد.

3.

صدای او جلسه را برهم زد. فریاد کنان وارد مجلس شد. همه بزرگان خیره به او می نگریستند.

کاوه که بر سر میکوفت رو به ضحاک کرد و گفت : اگر تو سلطان هفت کشوری چرا ستم تو فقط دامن مرا گرفته؟ 18 پسر داشتم که تنها یکی از آنها برای من باقی مانده، همه خوراک مارهای دوش تو شده اند و آخری را نیز میخواهی از من بگیری.

ضحاک خواسته وی را نپذیرفت و دستور داد او را از کاخ به بیرون بیندازند.

کاوه چرمینه آهنگریش را سر نیزه زد و از مردم خواست که به او بپیوندند و بر ستم ضحاک پایان دهند.

مردم زیر لب گفتند : حال که آتش خشم ضحاک دامنش را گرفت به یادش افتاد مردم یکی را میخواهند که بر حکومت ضحاک پایان دهد، ما که خود را بازیچه دست او نمیکنیم.

کاوه تنها ماند و فریدون از دور نگریست. کاوه به آهنگری خویش رفت و از آن روز به بعد کسی او را ندید و فریدون نیز جایی در داستان های آینده مردم نداشت. ضحاک بر مردم حکم راند و دیگر صدایی از کسی بر نیامد.

مارهای دوش او نه اینکه دسیسه شیطان بلکه امیال خود ضحاک بود، مردم از او قدرتی شیطانی ساختند که هیچ کس یارای مقابله با وی را نداشت بنابراین تمامی آنان اهل جهنم شدند. زیرا قدرت خدای خویش را فراموش کردند، قدرتی که خدای آنان به آنها داده بود تا بتوانند سرنوشتشان را دگرگون کنند.



4.

کاوه همراه فرزندش از کاخ بیرون آمد، چرمینه خود را بر سر نیزه زد و از مردم خواست تا با او همراه شوند تا ضحاک را سرنگون سازند.

مردم زیرلب گفتند: کاوه از دربار است، مگر میشود فرزندش را به او پس دهند و او بخواهد که به یاری ما آید؟ میخواهند تمامی مخالفان ضحاک را جمع کنند و به قتل برسانند

عده ای دور او جمع شدند و با او همراهی کردند، فریدون نیز به آنان پیوست و چرمینه کاوه را با جواهرات زینت داد.

سپاهی اندک آماده مقابله با ضحاک شد. سایر مردم از دور به آنان چشم دوختند.

دو سپاه با یکدیگر به جنگ پرداختند، باز مردم زیر لب میگفتند: اینها حیله کاوه است.

نیمی از سپاه کاوه کشته شدند، کاوه به پیش مردم آمد، از آنان خواست با او همراه شوند، چند نفری به یاری اش شتافتند اما از جانب دیگران به تمسخر گرفته شدند که فریب کاوه را خورده اند.

کار بالا گرفته بود و نبردی سنگین در میدان بود. سپاه کاوه در حال فروپاشی بود.

مردم میگفتند: چرا خود کاوه کشته نشده است؟ شاید ضحاک نمیخواهد او را از دست بدهد معلوم است که تمامی اینها بازی است.

سپاه کاوه از هم فروپاشید، فریدون و کاوه به اسارت در آمدند.

سربازانی که زنده مانده بودند یا به سمت خانه های خویش فرار کردند، یا به اسارت در آمدند و یا اعدام شدند.

عده ای که به خانه هایشان فرار کرده بودند یا توسط آن مردم بدگمان به سربازان حکومت تحویل داده شدند یا زخم زبان دیگران نمک بر زخمشان بود که چرا فریب کاوه را خوردند.

تنها زمانی مردم فهمیدند که چه اشتباهی کردند و چه فرصتی را برای دادخواهی از دست دادند که کاوه و فریدون بر سر دار رفتند.

آن بدگمانان حماسه رزم کاوه را برای آیندگان، بازگو کردند، گفتند که با او بودند اما تمامی یاران کاوه یا از بین رفته بودند و یا از جامعه خویش فرار کرده بودند.

حماسه کاوه سینه به سینه نقل شد، همه بر مظلومیت کاوه گریستند و پنداشتند که اگر زمان کاوه بودند همراه وی میشدند اما خود نیز کاوه های بسیاری را تنها گذاشتند و به این امید بودند تا شخص دیگری بیرق کاویانی را بر دست بگیرد. کسی که از سرنوشت کاوه خبری نداشته باشد ... قربانی دیگری ...



شاید تاریخ واقعی همان بند آخر باشد، اما ما همیشه دوست داشتیم اشتباهات تاریخی خود را به مرور پاک کنیم و دروغ های شیرین را به نام حماسه های میهنی برای خود و دیگران بازگو کنیم تا جایی که خود نیز آنها را از افسانه فراتر دیده و آنان را حقیقت بپنداریم.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

اعتراض

داستان زیر رو بعد از چندین سال کنار گذاشتن داستان نویسی نوشتم، در نگاه اول شاید ضعیف باشه اما این رو تمرینی میبینم برای آینده ...
از دوست عزیزم آرش هم تشکر میکنم که نوشته کوتاه و پر اشتباه من رو بازنویسی کرد

اعتراض : 

صداهای مبهم تو گوشش میپیچید و درد شدیدی در بدنش داشت. حواسش نبود که کجاست و اصلا چه خبر شده؟ اطرافش را عجیب غریب میدید چند لحظه بعد انگار همه آن تصویرها محو شدند

از پله های دانشگاه پایین میرفت که از پشتش صدایی آمد :

_ سیاوش !

سرش را که با آن موهای بلند و کمی فر، چهره اش را مانند چریک ها کرده بود، برگرداند ! یک پشته کاغذ در آغوشش لغزید.همکلاسی اش که صورتش را الان دیگر میدید گفت :

_ بیا، اینا رو امروز تو خیابون پخش کن فردا میبینمت.

_ باشه، میبینمت.

اعلامیه ها را داخل کیف چرم قهوه ای رنگش گذاشت. چند دقیقه ای مانده بود که به مکان تجمع برسد روی دیوار عکس بزرگ چائوشسکو را دید که مانند قیم به خیابان ها نگاه میکرد، به گونه ای گفت، که افراد کنارش بشنوند : " حرامزاده! کی از شرت خلاص می شویم؟ "

در چهار راه مقابلش، جمعیت در حال جوش و خروش بود. به سمتشان دوید، صدای داد و فریاد و شکستن شیشه مغازه ها پاسخ های مبهم مردم در جواب : " چه خبر شده؟ " را نا مفهوم تر میکرد. چیز زیادی دستگیرش نشد اما کمی که از مردم عقب افتاد جاهل های شهر را دید که با چماق شیشه های مغازه ها رو میشکنند و غارتشان میکنند و فریاد میزنند : جاوید شاه! مرگ بر مصدق .

عده ای فریاد میزدند، نیروی انتظامی حمایت حمایت! اما با دیدن رژه ی لجن پوشان فهمیدند که سماق میمکند... آن لبخند های شیطانی !معلوم بود سمت و سویشان کجاست! مبهوت بود که چرا این مردم از دشمنانشان برای رهایی از این برزخ کمک میطلبند؟

نفسی تازه کرد و دوید. اعلامیه تجمع آینده و اخبار سانسور شده را در هیاهوی خیابان میان مردم پخش کرد. اخباری که خوشایند رادیوها نبود... حتی آن به اصطلاح مستقل هاشان یا خبرهایی که پارازیتی میشدند. مجال شنیدنشان از ماهواره نیز نبود. دست در کوله پشتی روی دوشش برد... خالی بود، اعلامیه ها تمام شده بودند!خیالش راحت شد. جو خیابان هم مانند ذهن او بود، شلوغ اما یکدست. در خیابان های بوخارست راه میرفت تا به کاخ جمهور برسد.

هم ظاهرش و هم چیزی درون شخصیتش ازدیگران متمایزش میکرد، داخل جمعیت به لاور میمانست. شعار میداد و بقیه تکرار میکردند رفتارش به گونه ای نشانگر کوله بار تجربه های اعتراضی او بود.

از یورش آخر ده دقیقه ای گذشته بود که دوباره موتورسوارهای لباس شخصی با تیراندازی به سمتشان هجوم آوردند و جمعیت متلاشی شد مثل مزرعه ای گرفتار هجوم ملخکها. صدای تیر و شیون و ناله گوشش را پر کرده بود. این سو و آنسو تا چشم کار میکرد معترضانی بودند که هر کدام مجروحی و کشته ای سر دست میبردند. سعی داشتند کمک کنند. جوانی همسن و سال خودش با یک ژاکت قهوه ای رو زمین افتاده بود، با دو نفر دیگر به کمکش رفتند تیر به شکمش خورده بود اما هنوز جان در بدن داشت. از خستگی همه چیز به کابوس میمانست، سریع و پر هیاهو، تارگونه و ناملموس...نظامی ها که دستشان به هرکس میرسید باتون نثارش میکردند. به هرکه هم دستشان نمیرسید تیراندازی میکردند... گروهک های محقر سرکوب! کاروان های مرگ پینوشه !

یاد قطعه غمگینی افتاد که دوستش با فلوت اجرا کرده بود. لبخندی تلخ چهره اش را پوشاند . با خود اندیشید : آن صدا و این صحنه ها! اسکار حتما به چنین تراژدی نیاز مبرم داشت. در همین حال و هوا چشم در چشم یکی از نظامی ها شد، جوری بهش نگاه میکرد که انگار طعمه دیگری در بند دارد، یه طعمه بزرگ! یک سرکرده که شرکت کننده در همه اعتراضات بود.

جوان تیرخورده را سوارماشینی کردند تا او را به سمت بیمارستان ببرد. از یورش نظامی ها به سمت یکی از کوچه های اطراف فرار کرد اما افسر دیو مانند به دنبالش بود چند بار فریاد زد : ایست ... ایست ... . اما او به دویدن ادامه داد تا صدای یکی از تیرها با دردی در شانه چپش توام شد. رمق دویدن نداشت اما تا آخر کوچه دوید. با دست راستش شانه اش را گرفته بود. به محض ورود به خیابان اصلی تیر دیگری پشتش را هدف قرار داد چند گام جلوتر رفت! به دیوار تکیه داد. خواست بشیند زانوانش توان خم شدند نداشتند وساقهایش توان ایستادن.افتاد... این پایان کارش بود... سعی کرد واضح تر ببیند...

پوتین های نظامیان که در خیابان به دنبال معترضان افتاده بودند ، حتی پوتین هاشان هم مغرور بودند ! میخواستند قدرت نمایی کنند.

صداهای مبهم شعار مردم در گوشش کم کم خاموش میشد !عجیب بود انگار گرفتار چند زمان و مکان گوناگون بود

_ الشعب ... یرید ...

چشمانش خیره شد به دست خونینش که روی سنگ فرش پیاده رو افتاده بود و پارچه سبز رنگی که به مچش بسته بود. هنوز قدرت داشت ... چشماش آخرین بازمانده ها بودند اما دیگر تصویری را ثبت نمیکردند ... رفته بود میان مردم دوباره ...

برای بقیه مردم اما زمان گذشت، چند ماه بعد رنگی نو به دیواری که به خونش آغشته شده بود زندند اما خیلی ها میگویند هنوز خونش روی دیوار پیدا است و میتوان دید، مثل همان هایی که حتی روی رنگ کهنه دیوار رد خون را نمیدیدند.



Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ شهریور ۹, چهارشنبه

کلاس تقویتی خاله نرگس، برای مجری شبکه خبر


خاله نرگس: خب اگه کارشناس گفت : " ایران دشمن دموکراسی در افغانسان و یگانه کشور منزوی جهان است! " چی جواب میدی؟

مجری شبکه خبر : "چی؟ ماشین لباس شویی رو خودت روشن میکنی؟ نه! نه! این اشتباهه ..."
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ شهریور ۶, یکشنبه

برای مخالفان پیوستن به تظاهرات مردم آذربایجان

دلایلی که آورده میشود برای نپیوستن مردم شهرهای ایران به خصوص تهران به قیام مردم آذربایجان به طور خلاصه شامل موارد زیر است که میخوام از دیدگاه خودم جوابی به این دوستان بدم :
1 - سال 88 که تهران بیدار بود مردم آذربایجان کجا بودند؟
_ دوستان میخوایم به این شیوه پیش بریم که اگر سکوت کردیم و سال 92 تهران به خروش آمد مردم آذربایجان هم بگن سال 90 تهرانی ها کجا بودند؟
بر فرض، اشتباه مردم آذربایجان بود، آیا ما هم باید اشتباه کنیم و فرصت ها رو از دست بدیم؟

2 - حرکات آذربایجان توسط پان ترکها به سرقت خواهد رفت و الان دارند بانگ تجزیه طلبی سر میدهند
_ اگر سکوت کنیم که اکثریت مردم آذربایجان به طرف این گروه کشیده خواهند شد، چون احساس بیگانگی با ما بهشون دست میده!

3 - تا هنگامی که پان ترک ها رهبری جنبش را در دست داشته باشند و خواسته های شان از دریاچه و آذربایجان فراتر نرود ، مردمان دیگر شهر ها و استان های ایران علتی برای همدردی و هم آوایی با تبریز و ارومیه نمی یابد .
_ بیایید در کنار فریاد دریاچه ارومیه شعارهای ملی رو قرار بدیم، بیایید خواسته های تمامیت خواهیمون از سیستان تا آذربایجان رو به اشتراک بذاریم تا آذری ها هم خواسته سایر اقوام این کشور رو فریاد بزنند ... گوی سبقت رو از پان ترکها بدزدیم، مردم آذربایجان رو به آغوش گرم خودمون دعوت کنیم تا اینکه فراریشون بدیم به آغوش دولت های خارجی ... کم نبودند امثال ستار خان و باقرخان ، اون زمان کم روسیه عطش تجزیه ایران رو داشت؟ این دشمنان مرز و بوم ایران زمین و وابسته به خارجی تا این کشور بوده، بودند و هستند. این ماییم که نباید پشت همدیگه رو خالی کنیم

اگر بر فرض محال پایه گذار این اعتراضات هم تجزیه طلبان بودند بیایید با کمک مردم آذربایجان آنچنان تو دهنی به آنها بزنیم که ستارخان به سفیر روس زد و گفت : "من می‌خواهم که هفت دولت به زیر بیرق دولت ایران بیایند. من زیر بیرق بیگانه نمی‌روم."
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

آقای شورای هماهنگی، روز قدس یا روز ایران اسمش مهم نیست برنامه ات کو؟

آقای شورای هماهنگی راه سبز امید، دوستان بالاترینی، بچه های شبکه های اجتماعی ... روز قدس، روز ایران حالا هر اسمی که میخواید روش بزارید چرا هیچ برنامه ای ارائه نمیشه؟ چرا هیچکس فریاد نمیزنه از آقای امیرارجمند و مجتبی واحدی بخواد یه برنامه ای بچینند؟
میرحسین و کروبی تو حبس خانگی اند!
بشار اسد داره قتل عام میکنه!
چیز زیادی نمونده تا آخرین جمعه ماه رمضان، حالا هر عقیده ای داری دین باوری یا نه، فرصته، نباید از دستش داد ...

نه غزه ، نه لبنان _ حما و حمص، تهران !!!
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه

بهروز را به یاد آوردیم، بهروز ها بسیارند


سه سال حبس بعد از واقعه کوی دانشگاه، بازداشت در خرداد 84 و سه ماه حبس انفرادی و تا امروز بدون هیچ مرخصی سهم بهروز جاوید تهرانی بود و من فقط یک بار نام او را در انتهای مطلب "روایتی از هجدهم تیر ماه 1378" (اینجا) بردم!!!
کوتاهی از من و ماست که زود فراموش میکنیم. چگونه میخواهیم جوابگو باشیم؟
آگاهی با خودش مسئولیت میاره، و ما خیلی کوتاهی کردیم. این یه تلنگر میتونه باشه واسه همه ما، که بریم آرشیو هامون رو مرور کنیم ببینیم جای کیا خالیه! چه کسانی رو فراموش کردیم... . فقط امیدوارم از امروز بچه های بالاترین که مسئولیت سنگینی دارند این کار رو بکنند. اسم این افراد رو دوباره سر زبون ها بیاندازند که حداقل چند نفر که از مشکلات این مبارزان آگاهی ندارند مطلع بشن!

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ فروردین ۲۶, جمعه

یعنی خودت حس نمیکنی بوی خفت میدی، با این فیلمهایی که به خورد ملت میدی!

دهنمکی، بوی گند تعفنت حتی از اسم شوم و تصویر نحست بلند میشه!
و چه قشنگ این جمله به شخصیت لمپن تو میاد : یعنی خودت حس نمیکنی بوی خفت میدی، با این فیلمهایی که به خورد ملت میدی!


هنرمند ایران رامین پرچمیه که توی راهرو های اوین فریاد میزنه "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" . جعفر پناهیه که هر ثانیه از فیلماش درد جامعه رو بیان میکنه و خاریه تو چشم آغای شما!

پوستر حمایت از رامین پرچمی هنرمند سبز ایران

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ فروردین ۱۶, سه‌شنبه

اینترنت ناپاکم آرزوست ...

هفت هشت ماهی بود نیومده بودم دنباله! گفتم نه اینکه اصولا ما تهرانی ها به چیزهای آلوده عادت داریم مثلا وقتی میریم خارج از شهر بعد دو روز مزاجمون به  هم میریزه یاد دود و غبار تهران میکنیم یا آب لوله کشیمون زرده و بو میده و آلودگی ازش میباره وقتی آب معدنی میخوریم از مزه اش بدمون میاد بزار تا قبل از اینکه این اینترنت آلوده و ناپاک، پاکسازی بشه یه سر به دنباله بزنیم ببینیم شیخ المن کجاست؟ مولن روژ کجاست؟ هیچ همیشه وفادار به دنباله چطوره و بقیه دوستان ... 
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

چرا به سلطنت باور داری؟

یک بار یکی از ایرانیان سرشناس خارج از کشور تو یه برنامه تلویزیونی در جواب سوال مجری که پرسیده بود: "به چه نظام سیاسی باور دارید؟" پاسخ داد به سلطنت باور دارم.
مجری پرسید : "چرا؟"
پاسخ داد : "چون فکر میکنم مردم ما هنوز به اون سطح از دانایی نرسیدند که برای خودشون تصمیم بگیرند و به نظرم باید کس دیگری براشون تصمیم گیری کنه"
جالب بود که در برنامه های نوروزی امسال هم شرکت کرد بحث سیاسی شد و گفت من طرفدار سلطنت مشروطه ام!
جالبه آدمی که میگه مردم نمی فهمند که چی براشون خوبه و چی براشون بده و یکی دیگه باید براشون تصمیم گیری کنه ( تناقض آشکار با دموکراسی) همین قدر نمیدونه که در سلطنت مشروطه یا پارلمانی پادشاه یه مقام تشریفاتی بیش نیست مثل بریتانیا. یا شاید هم خودش هنوز به اون سطح از دانایی نرسیده و هرکسی لقب بالاتری داشته باشه رو میزاره رو شونه هاش و خود به خود اون طرف رو به سمت دیکتاتوری هول میده!
اما معلومه حتی اگه سلطنت پارلمانی هم تو این کشور حاکم بشه دوستانی هستند که اعلیحضرت گویان کم کم پارلمان و نخست وزیر رو از دور خارج کنند.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ فروردین ۹, سه‌شنبه

جوجه عرزشی میره آزمایشگاه ...

جوجه عرزشی میره آزمایشگاه همه برگه آزمایشات رو به هم میریزه
 دکتر میاد میگه : یابو افسار پاره کردی؟ چی میخوای؟
جوجه عرزشی میگه: پس چرا جواب خون شهدا رو نمیدید؟؟؟
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۹۰ فروردین ۴, پنجشنبه

در روز ورود نمایندگان حقوق بشر باید به خیابان ها بیاییم

اگر گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل موفق به ورود به ایران شد، در روز ورود نمایندگان حقوق بشر باید به خیابان ها بیاییم، تا به چشم خود لشگرکشی حکومت برای مقابله با صدای سبز مردم ایران را ببینند. شورای راه سبز امید ، در صورت ورود نمایندگان سازمان ملل شما موظف به فراخوان برای اعتراض هستید.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ اسفند ۲۹, یکشنبه

۱۳۸۹ اسفند ۲۷, جمعه

دلایل عرزشی زلزله و سونامی در ژاپن

بعد از معرفی شدن بی حجابی به عنوان عامل زلزله از سوی شیخ شهر چندیست برادران و خواهران عرزشی به دنبال شناختن دلایل فاجعه ژاپن می گردند و دو تا از نتایج بدست آمده که به دست اینجانب رسیده است بدین شرح است.
نتیجه اول : تو تاکسی نشسته بودم یه خانوم چادری که چادرش هم فکر کنم از این چادر های ژاپنی گرون قیمت بود و خیلی چاق وزنش رو انداخته بود رو من و به احتمال قوی از خانم جلسه ای ها بود می گفت :
دیدید؟ دیدید این همه مسلمون رو کشتند این ژاپنی ها هیچی نگفتند خدا هم عذاب نازل کرد براشون ... این همه مسلمون رو کشتند انگار نه انگار ...
نتیجه دوم : پسر یکی از فامیل ها معلم پرورشیشون اومده سرکلاس گفته ژاپن زلزله شد چون اینا یه ربات هایی ساختند که مثل آدم هرکاری میتونه بکنه بعد اینا به خودشون مغرور شدند خدا هم خواست تنبیهشون کنه ...

پیام نهایی : خاک بر سرمون واقعا !!! این همه جهل تو جامعه همه اش تقصیر حکومت نیست. تقصیر ما هم هست. چهارتا جواب به این آدم ها داده بشه دیگه گوزن رو به شقیقه ربط نمیدن 
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ اسفند ۱۵, یکشنبه

پیامک

sms وارده : عطاء الله مهاجرانی :حتی یک نقطه خاکستری در زندگی اقتصادی آیت الله خامنه ای وجود ندارد.

پاسخ من : این فتنه گرا از این ** شرها زیاد می بافند! شما جدی نگیر!!!
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ اسفند ۹, دوشنبه

شیراز 10 اسفند تجمع در فلکه ی گاز - اطلاع رسانی کنید

به نقل از یکی از همرزمان شیرازی :

دوستان سبز شیرازی در مبارزات گذشته با انتخاب خیابان ملاصدرا به عنوان محل مبارزه، بیش از حد دستگیری دادن، دلیلش هم فاصله ی بیش از حد خیابانها و کوچه های فرعی ملاصدرا هست، من که چند روزی هست به شیراز اومدم و در تظاهرات روز یک اسفند هم حضور داشتم و با توجه به مشاهدات دوستانم، خیابان ملاصدرا بیش از حد باعث دستگیری می شود. به همین دلیل با یکی از دوستانم خیابانهای مختلف شیراز را گشتیم تا بهترین مکان را برای مبارزه پیدا کنیم، تقریبا تمام خیابانها یک مشکل دارند و همان فاصله ی خیابانهای فرعی می باشد. با این وجود فلکه ی گاز به دلیل وجود پارک آزادی و داشتن خیابانهای فرعی بیشتر محل مناسبی برای اعتراض می باشد
از تمام دوستان خواهش می کنم تا برای کمک به دوستان شیرازی، فلکه ی گاز را برای تجمع روز 10 اسفند در شیراز، اطلاع رسانی کنند. خواهش می کنم اطلاع رسانی کنید

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ اسفند ۵, پنجشنبه

فراخوان پنجشنبه 5 اسفند از طریق اس ام اس بود

امروز یکی از دوستانم اس ام اسی را نشون داده بود که فراخوان به تجمع ساعت 3 در خیابان انقلاب داده بود. من توجهی نکردم چون چیزی در اینترنت ندیده بودم و احتمال دادم که فراخوان از طرف حکومت باشد اما اینگونه که مشخص است فراخوان پیروز بوده و مردم زیادی به خیابان ها آمده اند آیا کس دیگری این اس ام اس را دریافت کرده؟
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

بزرگترین ترس حامیان حکومت کشیده شدن مبارزات به خشونت است

از آنجایی که اکثر بسیجی ها آدمای سفید توپولو گوگولی مگولی هستند که دستشون از دختر 14 ساله لطیف تره و اگه یه چک بخورن دیگه پر رو بازی برای ملت در نمیارن بزرگترین ترس حکومت از اینکه این آدما از مردم بترسند و دیگه اعتراضات مردمی رو سرکوب نکنند.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

آماری از 25 بهمن

از مردم پرسیدم که چگونه از راهپیمایی آگاه شدید. بسیاری از مردم شاید 70 % از طریق اینترنت بود و بقیه از طریق همکاران و اس ام اس و ... مطلع شده بودند. برای 26 بهمن و روزهای آینده اطلاع رسانی را گسترش باید بدیم این آمار خوبی نیست.
از تمام قشرها بودند از وضعیت مالی که سوال میکردی اکثر مردم از قشر متوسط رو به پایین و فقیر جامعه بودند و خیلی ها هم مذهبی بودند خصوصا خانم ها که از چادر و روسریشون میشه اینو فهمید.
گروه سنی خیلی گسترده بود اما اکثریت رو جوانان تشکیل میدادند.
تقریبا 90% از کسانی که ازشون پرسیدم اگه اعتصاب بشه اعتصاب میکنید جواب مثبت دادند و همه کسانی که ازشون پرسیدم "اگه امروز به تحصن در آزادی ختم نشه آیا روزهای آینده مثلا فردا و پس فردا و .. به راهپیمایی می آیید"، جوابشان مثبت بود.

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ بهمن ۲۴, یکشنبه

ماسک پرستاری هم خاطره ایه! رفتم بگیرم فروشنده با خنده بهم گفت:

ماسک پرستاری هم خاطره ایه!!! رفتم بگیرم فروشنده با خنده بهم گفت: سبزش رو میخوای؟ ایول اطلاع رسانی کف کردم!!! 
مبارک ، بن علی / نوبتته سید علی



Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

ایجاد رعب و وحشت توسط حکومت قبل از 25 بهمن مساوی با افزایش انگیزه ما

به نظرم شنبه یا یکشنبه حکومت یه رعب و وحشتی ایجاد میکنه تا انگیزمون رو برای دوشنبه از دست بدیم. مثلا اعدام یا یورش به خونه کروبی یا رژه پلیس ضد شورش تو خیابان های تهران و یا ... . اگه همچین اتفاقی افتاد بدونید که بدجور جا زدند و خیلی از دوشنبه میترسند. با شور و حرارت بیشتری شرکت کنید.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

ای کاش آقای موسوی قرار تجمع مقابل دفتر حفظ منافع مصر به نشانه همبستگی جنبش سبز با مردم مصر میگذاشت

ای کاش آقای موسوی قرار تجمع مقابل دفتر حفظ منافع مصر به نشانه همبستگی جنبش سبز با مردم مصر میگذاشت تا بلکه جرقه ای اعتراضات ایران رو دوباره بر پا کنه!
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ بهمن ۸, جمعه

چرا رهبران اپوزیسیون ایران، مانند البرادعی به ایران نیامدند؟

چه جالب دوستانی که در این روزهای گذشته دست از قیاس مردم تونس و مصر و یمن با جنبش سبز برنمیداشتند و عدم موفقیت جنبش سبز رو گردن موسوی و کروبی می انداختند و میگفتند تونس تونست چون میرحسین اعلامیه بنویس نداشت چرا نمیگن این آقایونی که ما بهشون میگیم رهبر اپوزیسیون حالا چه رضا پهلوی چه شهرام همایون و یا ... چرا مثل البرادعی بلند نشدند بیان ایران !!!

هر طرف میتونه طرف مقابلش رو مقصر جلوه بده! پس دست از این قیاس های مسخره بر داریم!!!
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ دی ۲۷, دوشنبه

حکم محاربه برای 14 شیر باغ وحش ارم

گویا این شیرهای بیچاره پشتشون خورشید در اومده، قاضی صلواتی هم که دستش به کم نمیره، این زبون بسته ها رو به محاربه و تلاش برای براندازی نظام متهم کرده و حکم اعدامشون رو صادر کرده ...


Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

۱۳۸۹ دی ۱۵, چهارشنبه

دستگیری از همسران موسوی و کروبی شروع می شود؟

در روزهای ابتدایی پاگیری جنبش سبز تصور میشد خاتمی در کنار موسوی و کروبی مثلث رهبری این حرکت اجتماعی را بر عهده دارد. با وجود انتقادهای تند و بیانیه های تندی که خاتمی در ماههای ابتدایی منتشر میکرد تصور میرفت خاتمی دیگر آن  شخص نیست که در 18 تیر 78 پشت جنبش دانشجویی نایستاد. اما با گذشت زمان وی از جنبش سبز که حرکتی مردمی بود فاصله گرفت و خود را بیشتر به جنبش اصلاحات نزدیک کرد که تمایل دارد در بازی قدرت بماند.

هجده تیر هفتاد و هشت


به تدریج خاتمی جای خود را به رهنورد داد. انتقادهای تند موسوی و کروبی به ویژه از شخص رهبری مشخص کرد که شاید موسوی و کروبی خواستار جمهوری اسلامی باشند اما با جناح خامنه ای و سپاه و احمدی نجاد کنار نخواهند آمد. هواداری ایشان از جمهوری اسلامی حالا با قانون اساسی متفاوت، بحث دیگری است.
نامه های پیاپی خامنه ای به این دو تن پیغام هایی که توسط آشنایان فرستاده میشد نیز اثر نکرد. اما حاکمیت پیکان حملات خود را به سمت کسی گرفت که خود را در موضع ضعف قرار داده است، یعنی سیدمحمد خاتمی!



در روزهای گذشته در بسیاری از منبرها و برنامه های تلویزیونی به صورت مستقیم از محمد خاتمی نام برده شد و خواستار محاکمه وی شدند زیرا پشتوانه مردمی خود را از دست داده اما هنوز هم از گفتن نام موسوی و کروبی میترسند.
در روزهای گذشته از محاکمه موسوی و کروبی نیز سخن به میان آمده است و خطر بازداشت آنان زیاد است اما همانگونه که ثابت شده است تا وقتی موسوی و کروبی منتقد خامنه ای و حکومت او بمانند در حاشیه امن قرار دارند و به تبع آن پشتوانه مردمی بیشتری دارند و حاکمیت بر سر بازداشت و محاکمه آنان قمار نخواهد کرد.


از طرفی صحبت های آنان نیز سوهان روح حکومت است. به همین دلیل در پشت پرده زمزمه دستگیری زهرا رهنورد و فاطمه کروبی شنیده میشد تا مگر با این کار فشار بر موسوی کروبی بیشتر شود.
خانم رهنورد نیز وزنه سنگینی است و دستگیری ایشان شاید تیتر اول اخبار در سراسر جهان شود و در این صورت موسوی و کروبی دو راه پیش رو دارند یا در مقابل اقتدارگرایان سکوت کنند که در ادامه آن پشتوانه مردمی را از دست خواهند داد و سپس برنامه ایی که برای خاتمی در حال پیاده شدن است برای آنان نیز پیاده میشود یعنی پس از مدتی بازداشت و محاکمه و یا حتی به قتل رساندن آنها
یا راه دوم مقاومت است که در این صورت پشتوانه بیشتری به دست خواهند آورد و از طرف دیگر شکستی برای حاکمیت و آب سردی بر روی هواداران آنان است.
احتمال دستگیری بانو رهنورد و یا خانم کروبی بیشتر از دستگیری آقایان موسوی و کروبی است.


Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

اعدام در ملا عام و اعدام دور از ملا عام


متهم جنایت سعادت آباد هم اعدام شد. اما در ملا عام. با اینکه با حکم اعدام مخالفم اما نکته قابل توجهی وجود دارد. متهم این جنایت یک فرد را کشته بود و خفاش شب هم تعداد بسیاری رو کشت و هردو در ملا عام اعدام شدند. چرا اعضای جندالله در ملاعام اعدام نمیشوند؟

با هر عملیات جندالله آتش اختلافات بین شیعه و سنی بالا میگیرد و حاکمیت به خواسته خود که اختلافات قومی است میرسد. شیعه را به جان سنی می اندازد و بالعکس. اما چون باید اقتدار خود را در بین ساندیس خوران حفظ کند پس از هر عملیات جند الله اعلام میکند چندتن از اعضای جندالله را دستگیر کرده و بلافاصله پشت میله های زندان دور از لنز دوربین های خبرگذاری ها خود آن ها را اعدام میکند.




آیا رژیمی که با اعدام و قتل ریشه دوانده و به زندگی ادامه میدهد و ادعای اقتدارش همه جا را برداشته نباید برای زهر چشم گیری از مخالفان این افراد را در مقابل دیدگان مردم اعدام کند؟

غیر از اینکه اعضای این سازمان از خود حاکمیت هستند چه نتیجه ای میتوان گرفت؟ چه بسا عبدلمالک ریگی اکنون در زندان های ایران در حال شکنجه و اعتراف گیری از زندانیان سیاسی نباشد!
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::