۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

حمله به اعتقادات مردم شیوه نادرست مبارزه با جهل دینی

سلام دوستان
همیشه شاهد این حمله ها به اعتقادات مذهبی بودیم حالا اگه مذهبی باشیم ناراحت میشیم اگه نباشیم هم هیچ حسی نداریم.
دوستان ما داریم از سکولاریسم صحبت میکنیم از آزادی مذاهب نه از ممنوعیت مذهب.
در هر دینی اعتقاداتی مذهبی یا مقدساتی وجود داره و طبیعیه حالا یه عده که اغلب مبلغان دینی اند از این اعتقادات سو استفاده میکنند.
عده ای هم سعی در آگاه ساختن قشر مذهبی دارند اما متاسفانه شیوه ی نادرستی رو درپیش گرفتند.
بله نامه انداختند در چاه خنده داره غذا ریختند برای امام غایب خنده داره همینطور نامه گذاشتن لای دیوار که در بین یهودیها وجود داره و یا خطا کردن و بخشش گرفتن از کشیش.اما ما نباید برای تصحیح جامعه به ستون اعتقادات مردم حمله کنیم. تمام این حرکات از اعتقاد بسیار سالمی به وجود اومده.مثلا درخواست از خداوند چیز بدی نیست , همین الان میتونی تو دلت از خدا چیزی بخوای و اگه به صلاحت باشه بهش میرسی ولی همین رو مبلغان برداشتند و گفتند باید کاغذ مخصوص بخری نامه بنویسی بندازی تو چاه یا بزاری لای دیوار
وقتی خطایی میکنیم درخواست عفو از پدرومادر داریم از خدا داریم ولی کشیشها برای تسلط بر روی مردم گفتند بیایید به واسطه ما از خدا درخواست عفو کنید.

حالا ما به جای انتقاد از عملکرد مبلغان مذهبی میاییم به درخواست از خداوند و یا طلب بخشش حمله میکنیم

طبیعتا نتیجه عکس خواهد بود چون مردم میدونند که طلب بخشش از خداوند یا درخواست, کار درستیه و با این حمله که به این چیزها صورت میگیره بیشتر پناه می برند به مبلغان دروغگوی دین.

اما شیوه ی درست چیست؟
به جای حمله به این اعتقادات که اصل درستی دارند ما از مبلغان دروغگو انتقاد کنیم .مردم رو به خود خداوند ارجاع بدیم.اگه خواسته ای دارند بگیم از خود خدا بخواهید.حتی اگه خیلی این مساله براتون مهمه میتونید از خود دینشون براشون مثال بزنید.

یه معلم فیزیکی داشتیم فرد مذهبی بود. سال اول دبیرستان بودم که تازه گشت های ارشاد راه افتاده بود.اومد سرکلاس گفت :

یه روز حضرت علی داشت برای مردم سخنرانی میکرد یه زن زیبایی از اونجا رد شد و توجه تمام مردان جلب اون شد.حضرت دستور داد که تمام مردانی که همسر دارند برن همین الان با همسرانشون همبستر بشن و سخنرانیش رو قطع کرد.دلیلش رو ازش پرسیدند گفت این مردم دیگه به حرف من گوش نمیدادن و همه فکرشون پیش اون زن زیبا بود و همین آشفتگی میتونست باعث گناه کردن بشه

این داستان رو واسه ما تعریف کرد و گفت ما دوتا نتیجه میگیریم :
1 - حجاب زمان پیامبر و حضرت علی اختیاری بوده و مثل الان اجباری در کار نبوده
2 - برای جلوگیری از فساد در جامعه نیاز به زور نیست.

من خودم مذهبی نیستم ولی واسه ام جالب بود که یک شخص مذهبی مثل معلممون این تفکر سکولار رو داشته باشه و بتونه به وسیله خود مذهب مبلغان دروغگو رو بکوبه.

حالا ما میاییم به جای تعریف این داستان ها میگیم محمد چندتا زن داشت! علی چه کار کرد چه کار نکرد فلانی چی گفت.
باید بدونیم که این فردی که معتقد به این چیزهاست نمیاد با حرف من و تو اعتقادش رو ول کنه اگه واقعا به دروغ بودن این راه و رسم فعلی معتقدی بیا از این مثالها براش بزن تا به مرور زمان اعتقاداتش رو اصلاح کنه.
Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: GBuzz :: Greader :: Addthis to other ::

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر